صبر کن بذار منم بهت برسم............
سلام گل پسرم ، قند عسلم این که تازگی این قدر میام سراغ وبلاگت به خاطر رشد سریع جنابعالی چه از نظر فیزیکی و چه از نظر فکری است. تا من میام بنویسم پسرم غلت میزنه ، شما شروع به سینه خیز رفتن میکنی . میخواستم بیام بنویسم تازگی ها تو روروئکت تند تند پا میزنی بعدش هم پاتو بالا میگیری تا خودش بره ، شروع کردی به وایسادن تو روروئکت و قدم زدن رو فرش ها و کنجکاوی های آقا پسری (که البته امروز مجبور شدیم شیشه ی روی میزها رو هم جمع کنیم). یه سری لغات رو هم جسته گریخته و البته بسیار واضح میگی مثلا مامان. امروز اومدم بهت آب بدم که تو گریه هات آب رو شنیدم . صبح که از خواب بیدار شدی من نبودم و شما یه نیم ساعتی رو با ...
نویسنده :
مامان طلا
16:57